اخیراً مصطفی
تاجزاده، از فعالان موثر فتنه ۸۸، درباره خودش و اکثر اصلاحطلبان اعترافاتی کرده است که از اعتراف او به عدم امکان انجام تقلب گسترده در انتخابات زیر دوربین مخفی زندان نیز مهمتر است
، او میگوید اعتقادی به جمهوری اسلامی و به خصوص ولایتفقیه ندارند و از مشارکت در تشکیل آن پشیمان هستند که این امر میتواند ما را به ریشه بسیاری از مشکلات جمهوری اسلامی رهنمون کند، خصوصاً آنگاه که بدانیم اصلاحطلبان سالها در سطوح بالای مدیریتی کشور به سیاستگذاری، برنامهریزی و اجرای اعتقادات خود پرداختهاند! به راستی چگونه میتوان از افرادی که معتقد و ملتزم به امری نیستند توقع داشت که در اعتلای آن امر کوشا باشند؟! و جالب این ک
ه ایشان خوب میدانند برای مسئولیت داشتن در جمهوری اسلامی باید ملتزم و معتقد به قانون اساسی و ولایتفقیه میبودند نه این که خود را معتقد و ملتزم معرفی کنند ولی در عمل بکوشند ولایتفقیه را حذف یا بیاثر همچنین جمهوری اسلامی را به جمهوری ایرانی یا حکومتی سکولار تبدیل کنند! خب طبیعی است که چنین جریانی در هر انتخاباتی که ببازد جمهوری اسلامی را مورد حمله قرار دهد؟! امروز میتوان صراحتا گفت که حکایت برخی فتنه گران و چه بسا اصلاح طلبان، حکایت آن مادرنمایی است که به دروغ مدعی مادری برای جمهوری اسلامی و گفتمان امام و خط امام است ولی از تخریب جمهوری اسلامی هیچ ابایی ندارد! مادرنمایی که با مادر اصلی که حقیقتاً به نظام و ولایتفقیه علاقمند است، برای در اختیار گرفتن آن رقابت میکند! و در حین رقابت نیز از ایراد هیچ آسیبی به جمهوری اسلامی ابا ندارند و بعضا عامدانه به آن دست مییازند! این جریان که اکثریتشان با آرمانهای جمهوری اسلامی، قانون اساسی و اصل ولایتفقیه تعارض دارند، نه تنها تعهدی به اعتلای جمهوری اسلامی و حرکت در مسیر اصیل آن ندارند بلکه خرابکاریهای خود را نیز به نام ذات جمهوری اسلامی و ولایتفقیه مینویسند و میکوشند مردم را از جمهوری اسلامی و ولایتفقیه، ناامید و منزجر نمایند!
چنین جریانی با وجود این که در حرف و عمل، بیاعتقادی و عدم التزامش به قانون اساسی و ولایتفقیه را اثبات کرده و با وجود این که همواره برخی از اشخاص این جریان، فرصت حضور در انتخاباتهای مختلف را داشتهاند اما بازهم به شورای نگهبان معترض است که چرا برخی از افراد بدسابقه، قانونشکن و خائن این جریان را ردصلاحیت کرده است؟! و حتی پا را فراتر مینهند و از اساس، وجود شورای نگهبان و نظارتش را مخدوش میخواند؟! که البته امری غیر طبیعی نیست، بالاخره کسی که جمهوری اسلامی و ولایتفقیه را قبول ندارد چرا باید شورای نگهبان یا تکلیف حکومت به پاس داشتن احکام اسلامی یا هدایت انسانها یا اسلامیکردن علوم انسانی و... را بپذیرد؟!
همین است که میبینیم این جریان در طول حیات سیاسی خود بارها برخلاف مسلمات اسلام حرکت نموده، کراراً در برابر قانون اساسی و ولایتفقیه ایستاده، مکرر در باختهای انتخاباتی مختلف مدعی تقلب شده و بعضاً حتی فرمان شورش را صادر کرده، بارها به دشمنان گرا و اطلاعات کشور را به ایشان داده و حتی علناً یا غیرعلنی درخواست تحریم و فشار علیه جمهوری اسلامی را مطالبه کرده است. جریانی که برخلاف نفاق برخی سرانش، صراحتاً هشتگ میکند که دنبال براندازی است! به راستی چنین جریانی آیا مصداق اصلاحطلبانی نیست که قرآن حکیم ایشان را افسادطلب میخواند؟!
پینوشت: این مطلب قطعاً نمیخواهد کل اصلاحطلبان را فاسد بخواند یا کل جریان اصولگرا را سالم بداند، بلکه بحث بر سر اصولی است که توسط سران جریان اصلاحطلب ترویج میشود والا در جریان اصولگرا نیز افرادی داریم که شعار اعتقاد به اصول میدهند اما جز در مسیر کسب قدرت، ثروت، رانت و تضعیف نظام گام بر نمیدارند!
سیمور ایرانی...
ما را در سایت سیمور ایرانی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : محمد وحدت simor بازدید : 167 تاريخ : دوشنبه 21 اسفند 1396 ساعت: 7:22