من این جوانان را به نظرم حتی ندیده ام و صرفاً از رأی دادگاه و با اطلاع از حواشی رسانهای موضوع را فهم میکنم، از این رو به افراد و اشخاص و پرونده کاری ندارم، ولی امام جمعه را تا حدی میشناسم. لذا سخنم با حضرت ایشان است.
غلامحسین الهام نوشت: بعد از مدتها حرف و نقل راجع به تعدادی از جوانان که به عنوان دانشجویان عدالت خواه شناخته میشوند، سرانجام دادگاه کیفری دو شیراز به استناد نشر اکاذیب رایانهای موضوع ماده ۷۴۶ قانون مجازات اسلامی و صرفاً از جهت جنبه عمومی بزه آنان را به ۹۱ روز حبس (2 سال تعلیقی) و ۵ سال محرومیت از هر نوع فعالیت در احزاب در سطح کشور و یا اتحادیهها و انجمنهای دانشجویی تحت هر عنوان واسمی، عضویت در هیأت تحریریه، مدیریت، سردبیری، مدیرمسئولی هر گونه نشریه مکتوب یا الکترونیکی یا گروههای اجتماعی در فضای مجازی محکوم کرد.
من سخنم راجع به رأی و محتوای آن از حیث قضایی نیست، لابد خود محکومین از این جهت از حق خود دفاع خواهند کرد. ولی از آنجایی که در رأی به جنبه عمومی تصریح شده و به شکایت شاکی خصوصی تصریح نشده، ما را از این جهت مطمئن میسازد که موضوعِ حیثیت خصوصی فردی در میان نیست و راحتتر میتوان در مورد آن سخن گفت؛ به عبارت دیگر امام جمعه محترم شیراز در این موضوع شاکی نیستند.
لذا در همین جا به این نکته قضایی فقط اشاره میکنم که طبق قانون مجازات اسلامی اشاعه اکاذیب جرم قابل گذشت است و بدون شکایت شاکی و یا با گذشت او، قابل تعقیب نیست و ملاک اشاعه اکاذیب رایانهای و عادی یکی است و حکم در هر دو ساری است (رجوع به ماده ۱۰۰ و ۱۰۴ قانون مجازات اسلامی) و با فرض وجود شاکی این اتهام سیاسی محسوب میشود.
من این جوانان را به نظرم حتی ندیده ام و صرفاً از رأی دادگاه و با اطلاع از حواشی رسانهای موضوع را فهم میکنم، از این رو به افراد و اشخاص و پرونده کاری ندارم، ولی امام جمعه را تا حدی میشناسم. لذا سخنم با حضرت ایشان است.
برادر عزیز جناب مستطاب ایمانی قبل از آنکه امام جمعه بوشهر و شیراز بشوند مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه شیراز نیز بودهاند، از نظرات رهبری معظم انقلاب در مورد فعالیتهای سیاسی و نیز از مطالبات ایشان از علما و روحانیون در تعمیق باورهای دینی و ایمانی جوانان بخصوص در دانشگاه و تعامل و تحمل جوانان کاملاً آگاهند. لذا انتظار این بود که با همان روحیه و رویکرد با دانشجویان مواجه میشدند و دستگاه عدلیه را از مواجهه قضایی با این پدیده نهی میکردند و یا شفاعت میکردند. شفاعت در تعزیرات که مغایر با مبانی نیست و با سیاست کیفری اسلامی هم سنخیت کامل دارد. من نمیدانم که آنها واقعاً مرتکب خطایی شدهاند یا نه، چون هنوز رأی قطعی نشده است به مقتضای قاعده باید اصل را بر برائت بگذارم. در عین حال با فرض خطا شاید به اقتضای همان روحیه امام جمعهای مناسب بود به دادستان محترم توصیه میفرمودند که «أَقِیلُوا ذَوِی الْمُرُوءَاتِ عَثَرَاتِهِمْ» (حکمت ۲۰ نهج البلاغه)
ولی سخن مهمتری دارم، اگر سفری به چهل و چند سال قبل و یادی از شرایط قبل از انقلاب کنیم و این سؤال را از خودمان بپرسیم که روحانیت معظم و متعهد با همه مجاهدتهای فکری و فرهنگی در آن دوره اختناق دنبال چه چیزی بودند؟! در آن زمان که رهبری معظم انقلاب از مسجدی به مسجدی و از تبعیدی به تبعیدی و از محفلی به محفلی، مباحث اعتقادی همچون طرح کلی اندیشه اسلامی را مطرح میکردند، یا زندگی سیاسی امام صادق (ع) را تبیین میکردند و یا به طور کلی مشی ولایت را ترسیم مینمودند، از جوانان مخاطب خود چه انتظاری داشتند و چه نقشه تربیتی در ذهن شریفشان بود؟ آیا جوانانی امثال این جوانان از حیث تفکر، ایمان و عمل اجتماعی الگوی مورد توقع حضرتشان و روحانیت معزز نبود؟!
چه شده است که آنچه دیروز آرمان و آرزو بود امروز وصف مجرمانه پیدا کرده است؟ اگر بیانات رهبری معظم را خطاب به دانشجویان مرور کنیم بخش عمده آن را تاکید بر مسئولیت پذیری اجتماعی و انقلابی بر مبانی دینی و جرأت و گستاخی توأم با بصیرت و هوشمندی در رفتار سیاسی و فرهنگی تشکیل میدهند.
سیمور ایرانی...
ما را در سایت سیمور ایرانی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : محمد وحدت simor بازدید : 139 تاريخ : دوشنبه 2 بهمن 1396 ساعت: 21:52