اعتبارسنجی کتاب احسن التواریخ حسن بیگ روملو (تاریخ صفویان)

ساخت وبلاگ
هسته اصلی تاریخ صفویان غیر از منابع مورخان وابسته به ازبکان مانند فضل‌الله بن روزبهان خنجی و منابع مورخان وابسته به عثمانی مانند محمد عارف بن حاج محمد شریف ارزنة الرومی (اسپناقچی), چهار کتاب معتبر با نام های حبیب السیر، عالم آرای عباسی, عالم آرای صفوی و احسن التواریخ است.

سه کتاب اول از کتاب های معبتر, غیر از موارد خارق العادات از معتبر ترین و بی طرف ترین منابع موجود هستند. غیر از این موارد به سه دسته از منابع بر میخوریم, منابعی که نویسنده گان آن اروپایی بودند, منابعی که ادعا می شود نویسند گان آن در دربار صفویان بودند و در گذر زمان نابود شدند ولی نسخه هایی از آنها در کتابخانه های اروپا سالم باقی مانده و از اوایل قرن بیستم شاهد انتشار آن بودیم که عمدتا نویسندگان اصلی آن از هیچ شهرتی در بین مورخین ایرانی برخوردار نیستند و سرآخر منابعی که یا نویسنده ی آن معلوم نیست مانند جهانگشای خاقان که نام کتاب در جایی معتبر برده نشده, و یا منابعی با نویسنده ای که ادعا میکند در دربار صفویان بوده ولی در منابع درباری صفوی نه نامی از آن کتاب است و نه نامی از نویسنده آن کتاب.
یک دسته ی فرضی دیگر نیز فرض میکنیم. دسته ای با نویسنده گان عمدتا از استعمار و ازبک و عثمانی و متعصبین مذهبی ولی با نام یک نویسنده ی ایرانی که ادعا میکند از صفویان است و آنچه را دیده نوشته است.

با بررسی برخی پایان نامه ها و مقالات, در این بین ظاهرا احسن التواریخ جایی گرم و نرم در بین سه کتاب معتبر نام برده برای خود باز کرده و در مقالات ضمن اینکه از آن به عنوان یکی از معتبرترین کتاب مانند کتاب های خواندمیر و عالم آرای عباسی و صفوی یاد می شود, نویسندگان ضرورتی برای سنجش اعتبار این سند نمیبینند. لذا بر آن شدیم چند نکته را یاد آوری کنیم.
قبل از بیان نکات اقرار میکنم که بررسی های بنده کامل نبوده و اگر اشکالی در آن می بینید لطفا یاد آوری کنید. اما ادعا میکنم در صورت وجود اشکال, زمین کج بوده.
سنجش اعتبار احسن التواریخ
1. از نویسنده ی کتاب, حسن روملو هیچکس نامی به میان نیاورده.
2. حسن روملو در شرح سال 937 ادعا میکند در این سال به دنیا آمده، ینی در هفتمین سال سلطنت شاه طهماسب و هفت سال پس از مرگ شاه اسماعیل اول پس برخی حوادثی که ادعای دیدن آن را میکند در طفولیت او بوده.
3. ادعا میکند در دربار شاه طهماسب بوده ولی او به مشاهیر دربار مانند قاضی‌غفاری و احمد بن محمد غفاری اشاره ای نداشته و مشاهیر دربار هم به او اشاره ای نداشته اند.
4. این کتاب را چارلز نارمن سیدن منتشر کرده و ادعا کرده سه نسخه معتبر وجود دارد یک نسخه در موزه انگلیس، نسخه ای در پاریس و نسخه ای در لنینگراد. دکتر نوایی در مقدمه جلد یازدهم در بررسی های خود گفته سه نسخه بیشتر از این کتاب وجود ندارد، نسخه ای در کتابخانه پاریس، نسخه ای در کتابخانه نور عثمانیه استانبول و نسخه ی فردی به نام درن.
5. حسن روملو در نقل نامه شیبک خان به شاه اسماعیل مضامینی می آورد که سرشار از توهین شیبک خان به شاه اسماعیل است که در هیچ یک از مضامین نامه های منتشره در عالم آرای صفوی و حبیب السیر و هیچ منبع معتبری نیامده است.
6. روملو برخلاف دیگر متون، در جلد دوازدهم، جنگ چالدران را کاملا متوجه اعمال صفویان میکند که تعجب هر مورخی را برمی‌انگیزد جز راجر سیوری(1925 انگلستان)
7. در جلد12 ص 261" به هم قبیله ی خود بادنجان سلطان روملو می‌گوید بی‌ناموس و ادعا میکند او در حمله ی استاجلو ها فرار کرده، و در صفحه‌ی 262 دشمن خود یعنی استاجلو ها را می‌ستاید و می‌گوید از رستم و اسفندیار بهتر جنگیدند.
8. در جدال بر سر جانشینی شاه اسماعیل، هر دو طرف را می‌نوازد هم ظالم و هم مظلوم.
9. حسن روملو درباره تاریخ ترکیه، عثمانی و هند چیزهایی می‌گوید که از اعتبار خارج است و خود سیدن هم به آن اشاره دارد.
اینکه احسن التواریخ در کدام دسته قرار داد بر عهده ی خواننده
سیمور ایرانی...
ما را در سایت سیمور ایرانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد وحدت simor بازدید : 118 تاريخ : شنبه 16 دی 1396 ساعت: 13:12