آدم ها دیگر وقت شناختن هیچ چیز را ندارند

ساخت وبلاگ
شازده کوچولو پرسيد: تو که هستی؟! چه خوشگلی...!

روباه گفت: من روباه هستم...

شازده کوچولو به او تکليف کرد که بيا با من بازی کن...

من آنقدر غصه به دل دارم که نگو...

روباه گفت: من نمی‌توانم با تو بازی کنم ، مرا اهلی نکرده‌اند...!

شازده کوچولو آهی کشيد و گفت: ببخش...!

اما پس از کمی تامل باز گفت:

"اهلی کردن" يعنی چه...؟!

روباه گفت: تو اهل اينجا نيستی ، پی چه می‌گردی...؟!

شازده کوچولو گفت: من پی آدم ها می‌گردم...!

حالا بگو "اهلی کردن" يعنی چه...؟!

روباه گفت: آدم ها تفنگ دارند و شکار می‌کنند ، اين کارشان آزارنده است...

مرغ هم پرورش می‌دهند و تنها فايده‌شان همين است ، تو پی مرغ می‌گردی؟!

شازده کوچولو گفت: نه ، من پی دوست می‌گردم....

نگفتی "اهلی کردن" يعنی چه...!

روباه گفت: "اهلی کردن" چيز بسيار فراموش شده‌ای است...!

يعنی "علاقه ايجاد کردن...!"

_ علاقه ايجاد کردن...؟!!

روباه گفت: البته تو برای من هنوز پسربچه‌ای بيش نيستی...

مثل صدها هزار پسربچه ديگر...!

من نيازی به تو ندارم ، تو هم نيازی به من نداری...

من هم برای تو روباهی هستم شبيه به صدها هزار روباه ديگر...!

ولی تو اگر مرا اهلی کنی ، هر دو بهم نيازمند خواهيم شد...

تو برای من در عالم ، همتا نخواهی داشت...

و من برای تو در دنيا ، يگانه خواهم بود...!

در زمین فقط چیزهایی را که اهلی کنی می توانی بشناسی...

آدم ها دیگر وقت شناختن هیچ چیز را ندارند...

آدم ها این حقیقت را فراموش کرده اند ، اما تو نباید فراموش کنی که

"تو مسئول همیشگی کسی می شوی که اهلیش کرده ای...!"
سیمور ایرانی...
ما را در سایت سیمور ایرانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد وحدت simor بازدید : 130 تاريخ : جمعه 8 دی 1396 ساعت: 16:54