رکوردطولانی ترین فاصله شکار زنده

خبر ساده و كوتاه بود : تك تير اندازان در افغانستان ركورد فاصله هدف قرار دادن دشمن را شكستند. آنها توانسته بودند از فاصله 2400 متري يكي از اعضاي القاعده را هدف قرار دهند . و بعد از اين خبر مختصر ، طبق معمول ، معرفي سلاح هاي قدرتمند غربي ! اسلحه هايي كه امروز در افغانستان به كمك نيروهاي ناتو آمده اند تا آنها را در تكميل مأموريت خود ياري دهند ! و كلي به به و چه چه از طرف بازديد كنندگان ! كه اين سلاح ها چه قابليتهاي ويژه اي دارند ، چه مي كنند و در حال ساخت فلان اسلحه خاص نيز هستند و ... . البته اعتراف مي كنم كه خود من هم يكي از اين افراد بودم . با گذشت زمان حس كنجكاوي من در مورد اين قضيه مرا وادار ساخت تا تأمل بيشتري روي اين مسئله انجام دهم و بدنبال جزئيات بيشتري باشم . اكثر منابع فارسي به درج همين خبر چند خطي اكتفا كرده بودند و بناچار بدنبال منابع خبري غربي ( انگليسي زبان ) بودم تا از صحت و سقم مسئله آگاه شوم . هرچه بيشتر مي خواندم زواياي بيشتري از موضوع اين خبر كه حالا آميخته با جنگ افغانستان شده است ، برايم آشكار مي گرديد. بر آن شدم كه مطالب خود را در اين سطور درج كنم تا بازديد كنندگاني با اطلاعات كم ، (مثل خودم ) نيز از كم و كيف ماجرا آگاه شوند .
,وب سایتی راجع به شكستن اين ركورد با يك تك تيرانداز كانادايي به نام بيل ( اسم مستعار ) مصاحبه كرده و نحوه انجام اينكار را از اين تير انداز جويا شده است . بيل و يك سرباز كانادايي ديگر به همراه گروهي از سربازان آمريكايي مشغول انجام مأموريت خود بوده اند . بيل مي گويد : اولين شليك يك كوله پشتي را در دست راست هدف ، جنگجوي القاعده كه در يك جاده در حال راهپيمايي ( پيشروي ) بوده ، منفجر ( متلاشي ) مي كند . با وجود اين اتفاق ، جنگجوي القاعده بدون ترس به حركت خود ادامه مي دهد . بيل ادامه مي دهد : ما ( بيل و سرباز كانادايي كمك او ) نشانه روي را اصلاح كرديم و گلوله بعدي دقيقا به جايي خورد كه انتظار داشتيم ، كمي سمت راست تر !
اين شليك موفق ، تنها يكي از آمار غير رسمي 20 تيراندازي موفق تك تير اندازان كانادايي در عمليات آناكوندا در دره شاه كوت در منطقه زورمت استان پكتيا در افغانستان مي باشد كه ركورد 35 ساله 2250 متري توسط گروهبان تيرانداز نيروي دريايي آمريكا ، كارلوس هاتكوك در ويتنام جنوبي را مي شكند .
5 نفر از تك تيراندازان كانادايي نامزد دريافت ستاره برنز ، يكي از بزرگترين جوايزي كه توسط ارتش ايلات متحده آمريكا اهدا مي شود ، شده اند و دو نفر ديگر كانديد مدال Valour ( مدال شجاعت بي نظير ) . البته دولت كانادا بدلايل نامعلوم جلوي اهداي مدال ها را گرفته است .
به نوشته اين سايت ، مسئله اي كه براي تك تير اندازان كانادايي اهميت دارد ( به جاي مدال ها ) ، نوع رفتار برادران آمريكايي آنهاست . ( واقعا از كلمه برادران brethren در اصل متن استفاده شده ! ) كساني كه نزديك بوده آنها را با شليك اشتباه از پاي در آورند درحاليكه مهارت اين تيراندازان كانادايي باعث نجات جان آنها مي شده است .
سرجوخه جيمز ( اسم مستعار يكي از تك تيراندازان كانادايي ) مي گويد : آنها ( آمريكائي ها ) بدون هيچ سؤالي به ما اعتماد كردند تا كار خود را انجام دهيم . وي ادامه مي دهد : در يكي از نبردها ، تك تير انداز كانادايي از تفنگ خود فاصله داشت . گلوله هاي مهاجمان در تمام اطراف به زمين مي خورد . خمپاره ها در جلو و پشت سر آنها به زمين اصابت مي كرد و گاهي اوقات در فاصله 10 متري آنها فرود مي آمد . آتش مهاجمان آنها را احاطه كرده بود و هر لحظه دقيق تر مي شد . بيل اضافه مي كند : آنها واقعا در حال خرد كردن ما بودند . او تلاش مي كند تا خود را به اسلحه اش برساند اما موفق نمي شود . در اين لحظه يك تك تير انداز آمريكايي سلاح خود را به سمت او دراز مي كند و مي گويد : بفرما ! تو بهتر ميداني كه چگونه از اين تفنگ استفاده كني تا من ! آنها دشمن را دور نگه داشتند تا تاريكي فرا رسد و نجات پيدا كنند . ( معنيش ميشه : با تاريك شدن هوا ، دمشان را روي كولشان گذاشتند و فرار كردند .)
افسر آمريكايي كه پيشنهاد اهداي مدال به اين دو تك تير انداز كانادايي را داده است مي گويد : آنها واقعا كمك سودمندي براي رسيدن ما به اهدافمان بودند . آنها حرفه اي هستند ، كارشان را خيلي خوب انجام مي دهند ، سخت تمرين مي كنند و سربازان رشيدي هستند . از نظر تكنيكي و تاكتيكي افراد خبره اي هستند كه در مواقع لازم ، آمادگي كامل دارند . اگر آنها به من بگويند كه همراه ما نمي آيند من التماس مي كنم ، جيغ مي كشم و گريه و زاري مي كنم تا آنها با ما بيايند !
بيل و جيمز مي گويند كه تاكنون چندين تيراندازي در فاصله 2400 متري داشته اند . بيل مي گويد : شليك از چنين فاصله دوري ، 60 درصد مهارت و 40 درصد شانس لازم دارد . ( نكته اي كه در بحث هاي ما خوانندگان اخبار اصلا به آن اشاره نشده !) معمولا لازم است 2 يا 3 بار به سمت هدف شليك كنيم و گاهي اوقات 5 بار . بطور معمول يك تك تيرانداز نمي تواند شليك هاي متوالي داشته باشد اما دشمن آنقدر دور است كه ما نگران كشف جاي خود توسط آنها نيستيم . ( به خاطر شليك هاي متعدد از طرف تك تير انداز امكان كشف محل او وجود دارد )
يك روز صبح ، اين دو سرباز كانادايي در حالي كه يك كمپ را زير نظر داشتند متوجه شدند تعداد زيادي از جنگجويان القاعده همچون مورچگان در حال خارج شدن از ساختمان ها هستند . بيل شروع به شليك مي كند تا زماني كه جيمز مجبور مي شود براي كمك ، درخواست آتش پشتيباني ( توسط بيسيم ) نمايد . اين آتش پشتيباني معمولا توسط هواپيماهاي B-52 ، F-16 و يا موشك هاي هليكوپترهاي آپاچي صورت مي پذيرد .
در يك موقعيت ديگر ، بيل و جيمز متوجه مي شوند كه در حال نگاه كردن به شيء سياه بزرگي هستند كه سوت كشان در حال سقوط به سمت آنهاست . يك بمب 220 كيلوگرمي آمريكايي ! آنها مي گويند : ما دراز كشيديم و سرهاي خود را با دستهايمان پوشانديم . بمب در 30 متري آنها به زمين رسيد و با نوك به زمين فرو رفت اما عمل نكرد ! به لطف خدا اين يك بمب معيوب بود . اين بمب در فاصله 15 متري يكي از ساختمانهاي نيروهاي هوابرد آمريكا به زمين مي خورد .
(البته در مورد اين ركوردشكني روايت هاي متفاوتي نيز گزارش شده مبني بر اينكه 3 شليك براي هدف قرار دادن جنگجوي القاعده صورت گرفته و نام تك تير انداز راب فورلانگ است و ... )


كانادايي ها اين ركورد 2430 متري را با يك اسلحه كاليبر 50 به نام مك ميليان تك 50 (McMillan Brothers Tac-50 rifle ) بدست آورده اند كه برد نهايي آن 2200 تا 2300 متر گفته شده و داراي كاليبر 12.7 در 99 mm مي باشد

rl=http://forum.androidkade.com/upload/][/url]
مدتي بعد از انتشار اين رويداد ، خبر ديگري مبني بر شكسته شدن ركورد تك تير اندازان كانادايي منتشر شد :
يك تك تيرانداز انگليسي در تلاش براي نجات جان فرمانده خود موفق گشت ركورد فاصله هدف قرار دادن دشمن را بشكند . او دو تيربارچي افغان را از فاصله بيش از يك و نيم مايلي هدف قرار داده بود .
اين سرجوخه شليك هاي متوالي را از فاصله اي انجام داده كه گلوله ها بعد از 3 ثانيه به هدف مي رسند . گلوله هاي 8.59mm شليك شده از تفنگ اين تك تير انداز هنگام خروج از لوله سرعتي 3 برابر سرعت صوت دارند . فاصله دقيق تك تير انداز و اهدافش كه بكمك دستگاه GPS بدست آمده است حدود 1.54 مايل بوده كه از برد مؤثر اسلحه 3000 فوت دورتر بوده است . ( فاصله هدف 2470 متر و 40 متر بيشتر از ركورد قبلي تير اندازي و بيش از 900 متر از برد مؤثر سلاح بيشتر بوده است . ) اين سرجوخه 35 ساله ارتش بريتانيا مي گويد : اولين گلوله ام به شكم تيربارچي افغان اصابت كرد و باعث مرگ آني وي شد . او بروي زمين افتاد و هيچ تكاني نمي خورد . نفر دوم ( احتمالا كمك تيربارچي ) بسرعت اسلحه را برداشت و شليك دوم من به سوي او صورت پذيرفت .
او هم بروي زمين افتاد . هردو مرده بودند . تك تير انداز براي بار سوم شليك مي كند تا مطمئن شود ، اسلحه تيربار از كار افتاده است . وي ادامه مي دهد : شرايط بسيار عالي بود. هيچ بادي نمي وزيد ، هوا معتدل بود ( دما عادي ) و ديد عالي ( ديد كامل ) . من آنقدر راحت بودم كه دوپايه اسلحه خود را بروي ديوار تكيه دهم و به طرف تيربارچي نشانه روي كنم .
اين تيراندازي در استان هلمند رويداده است جايي كه تك تير انداز ، براي نجات جان فرمانده اش كه خودرو او توسط دو شورشي به تله افتاده بود و با تيربار بسوي او شليك مي كردند ، اقدام به هدف قرار دادن آنها نموده بود . تفنگ اين تك تير انداز يك تفنگ انگليسي به نام L115A3 مي باشد .البته اين تفنگ براي برد مؤثر 600 متر طراحي شده است .و تنها براي برهم زدن آتش دشمن در فراتر از اين فاصله بكار مي رود . براي تصحيح چرخش و انحراف گلوله در مسيري نزديك به 25 برابر زمين فوتبال ، ( طول زمين فوتبال از 90 تا 110 متر است. ) اين سرجوخه عنوان كرده كه بايد 6 فوت ( 180 سانت ) بالاتر و 20 اينچ ( 50 سانت ) سمت چپ تر هدف نشانه روي كرد !
چند هفته بعد اين تك تير انداز كه در مأموريتي ويژه بوده است از مرگ حتمي نجات پيدا مي كند . يك گلوله به كلاه آهني او اصابت مي كند ولي منحرف شده و به جمجمه اش برخورد نمي كند .
در يك كمين ديگر نيروهاي طالبان ، خودرو او 36 بار هدف گلوله قرار مي گيرد . يك گلوله به پشت گوش راست و به كلاه آهني وي برخورد كرده و به بالا كمانه مي كند . بيش از دو گلوله به نوارچرمي كه از روي سينه او مي گذشته اصابت مي كند ولي به بدن او برخورد نمي كند . او خيلي خيلي خيلي خوش شانس بوده كه صدمه نديده است .
البته مدتي بعد ، هر دو بازوي اين تك تير انداز بر اثر انفجار يك مين كنار جاده اي در نزديكي خوردو اش مي شكند . او براي درمان به انگلستان باز مي گردد تا بعد از بهبودي كامل دوباره به خط مقدم اعزام گردد . اين تك تيرانداز مي گويد من بسيار خوش شانس بودم كه قدرت بدني بسيار بالا دارم و دستانم پس از 6 هفته در گچ بودن بهبود مي يابد و قابليت هاي تك تير اندازي من كاهش نيافته است .
با اين تفاصيل گمان مي كنم شما هم با من موافق باشيد كه كسب چنين موفقيت هايي تنها با تمرين بسيار و صد البته همراه با شانس حاصل شده استاما مطلب تعجب بر انگيز ديگر خبر زير است كه تنها يك ماه و نيم پيش منتشر شده است :
SAS ، سرويس ويژه هوايي انگلستان (Special Air Service ) بدنبال يك تك تيرانداز بيباك طالبان مي گردد كه تا لحظه مخابره خبر ، 7 نفر از سربازان بريتانيايي را به هلاكت رسانده است .
. يكي از اين هفت نفر ، سرباز 19 ساله ايست كه تنها با يك گلوله بين دو چشمش كشته شده است . نيروهاي SAS به شدت تلاش مي كنند تا قبل از آنكه آمار تلفات اين تك تير انداز ماهر افزايش يابد ، او را شكار كنند .يكي از افسران ارشد ارتش انگلستان مي گويد : او ( تك تيرانداز طالبان ) باعث دردسر جدي ما شده است و ما براي متوقف كردن او هنوز كاري انجام نداده ايم .
شب قبل از مخابره اين خبر به سربازان SAS دستور داده شده است تا به محض مشاهده اين تك تير انداز به سمت او شليك كنند . سه نفر از كشته شدگان ، تك تيراندازاني بوده اند كه جزو بهترين ها بوده اند . اين افسر ارشد كه خواسته است تا نامش فاش نشود مي گويد : تك تير اندازان ما جزو سربازان آموزش ديده و با قابليت ما هستند و زماني كه شما يكي از آنها را از دست مي دهيد ، اين مسئله چيزي را به شما مي گويد ! تك تير انداز طالبان براي روزهاي متوالي ، سربازان ما را زير نظر داشته تا در بهترين موقعيت اقدام به شليك نمايد و سپس خود نيز متواري گردد . براي مدت طولاني او به كار خود ادامه داده و متوقف نشده تا اينكه ، SAS چندين حمله سريع و شبانه را براي نابودي او ( در سنگين هلمند افغانستان ) انجام داده است :