عاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگان

ساخت وبلاگ
یا حسین <strong>عاقبت</strong> به <strong>خیر<strong>شدگان</strong></strong> <strong>وعاقیت</strong> به شر شدگانیا رحمة الله الواسعة علی خلقه
:gol::gol::gol::gol:عاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگانعاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگانعاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگانیا حسینعاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگانوعاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگانوعاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگانعاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگانعاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگانعاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگان:gol::gol::gol::gol:

ابوالحتوف و برادرش سعد

در جریان کربلا از این گونه وقایع باز هم وجود دارد، از جمله آنها داستان ابوالحتوف و برادرش سعد است که مربوط به ساعاتی است که امام حسین (علیه السلام) بیشتر یاران خویش را از دست داده بود.
مرحوم حاج شیخ عباس قمی (رحمةالله) در کتاب الکنی و الالقاب جریان این دو برادر را چنین نقل می کند:
ابوالحتوف بن حارث بن سلمه انصاری عجلانی با برادرش سعد، ساکن کوفه بودند. این دو برادر به دیدگاه های خوارج باور داشتند بهمراه عمر بن سعد برای جنگ با امام حسین (علیه السلام) از کوفه خارج شدند. روز عاشورا فرا رسید و یاران امام حسین (علیه السلام) به شهادت رسیدند. در این هنگام امام حسین (علیه السلام) ندا دادند: الا ناصر فینصرنا وقتی صدای امام حسین (علیه السلام) به گوش زنان و اطفال اهل بیت (علیه السلام) رسید صدایشان به گریه بلند شد سعد و برادرش ابوالحتوف هم ندای امام حسین (علیه السلام) و صدای ناله و گریه اهل بیت او را شنیدند
گفتند: ما ادعای لاحکم الا لله داریم یعنی، حاکمیت غیرخدا را جایز نمی دانیم، ما ادعا داریم که پیروی و اطاعت از کسی که نافرمانی خدا می کند جایز نیست و اینک این حسین است، پسر دختر پیامبر ما محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) است که امید شفاعت جدش را در روز قیامت داریم پس با چه توجیهی با او می جنگیم که یار و حامی ندارد،
وقتی این سخنان را با خود گفتند در حالی که شمشیرهای خود را به دست داشتند از لشکر عمرسعد جدا شدند و به لشکر امام حسین (علیه السلام) پیوستند و در برابر دشمنان امام حسین قرار گرفتند و در نزدیکی امام حسین (علیه السلام) به جنگ با دشمنان حسین پرداختند و عده ای را کشتند و گروهی را مجروح کردند تا اینکه با هم و در یک محل به شهادت رسیدند(429).
شبلی بن یزید اصبحی(پیوستن به امام حسین (علیه السلام) در لحظه شهادت)

در تاریخ کربلا نام اشخاصی وجود دارد که در ساعات و شاید دقایق آخر عمر امام حسین (علیه السلام) به آن حضرت پیوستند و یا از آن حضرت جدا شدند. یکی از کسانی که در لحظات آخر عمر امام حسین (علیه السلام) راه حق را پیدا کرد، شخصی به نام شبلی بن یزید اصبحی است.
شبلی، برادر خولی است. او تا چند دقیقه قبل از شهادت امام حسین (علیه السلام) جزء لشکریان یزید بود و به قصد کشتن فرزند پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در لحظات تنهایی امام حسین بالای سر امام حسین می آید و شمشیر می کشد اما، به ناگاه ورق برمی گردد و از یاران امام حسین (علیه السلام) می شود. جریان شبلی بن یزید اصبحی چنین است:
امام حسین (علیه السلام) تنها شده بود، بدن حضرت پر از جراحت و خون بود. حضرت بیحال بر روی زمین افتاده بودند، دیگر قدرت بلند شدن و جنگیدن نداشتند. شمر احساس کرد لشکریان در قتل امام حسین (علیه السلام) کوتاهی می کنند، بر سر آنها فریاد زد که این همه توقف و تأخیر برای چیست!
ده نفر از لشکریان عمرسعد خواست شمر را اجابت کردند و با شمشیر برهنه به سوی امام حسین (علیه السلام) حمله ور شدند، هر یک از آنها تلاش می کرد که سر امام حسین (علیه السلام) را زودتر از بدن جدا کند و این افتخار پنداری را به نام خود کند و خلعت یزید را به خود اختصاص دهد
اما، هر کدام که خود را به اباعبدالله می رساندند تا کار امام را اتمام ناگاه، حضرت چشم خود را می گشودند و نگاهی به چهره او می انداختند یک به یک می آمدند اما، بدون هیچ اقدامی بر می گشتند. بعضی به خود می لرزیدند و هیبت امام (علیه السلام) به آنها اجازه نمی داد که به هدف شوم خود برسند
و بعضی به خاطر نگاه حضرت شرم می کردند و باز می گشتند. خولی بن یزید اصبحی هم از جمله این ده نفر بود، او در کار خود بسیار مصمم بود، از اسب فرود آمد که سر مبارک آنحضرت را جدا کند، دستش به لرزه درآمد و برگشت.
نوبت به برادر خولی، یعنی، شبلی بن یزید اصبحی رسید و شبلی بن یزید، تصمیم گرفت که سر امام حسین (علیه السلام) را از بدن جدا کند
ناگاه امام حسین (علیه السلام) نگاهی به چهره شبلی انداختند و فرمودند:
تو قاتل من نیستی دوست ندارم که تو به آتش دوزخ گرفتار شوی.
شبلی به گریه افتاد و گفت: یابن رسول الله، تو بدین حال رسیده ای و هنوز غم ما میخوری که با آتش دوزخ نسوزیم؟!
شبلی این را بگفت و بی درنگ با همان شمشیری که برای کشتن امام حسین عاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگانبرهنه کرده بود، سراغ عمرسعد رفت. عمرسعد از او پرسید چه کردی کار حسین عاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگانرا ساختی؟
گفت: نه، آمده ام که کار ترا بسازم و با همان شمشیر به عمرسعد حمله کرد اما لشکریان عمرسعد به او امان ندادند، او را آماج شمشیرهای خود قرار دادند. با زخم های فراوان و بدنی خون آلود بر زمین افتاد و در همان حال و قبل از شهادت، رو به سوی قتلگاه امام حسین (علیه السلام) کرد و گفت یابن رسول الله! گواه باش که بر سر کوی محبت تو مرا شهید می کنند و (با گوش دل)، جواب امام حسین (علیه السلام) را شنید که دل خوش باش که چنین خواهم کرد و فردای قیامت با من خواهی بود(430).


اینجا این سروده زیبا معنا می یابد:

ای بسا آلوه دامن کز تجلیهای عشق - از درونش سر زند خورشید تابان بی خبر
خوش عاقبتان در مسیر اسرای اهل بیت (علیه السلام)

خوش عاقبتان و بدعاقبتان جریان کربلا، منحصر به کسانی که پیش از شهادت و لحظه شهادت امام حسین (علیه السلام) خوش عاقبت یا بدعاقبت شدند، نیست. بعد از شهادت امام حسین (علیه السلام) هم تا بازگشت کاروان کربلا به مدینه، مستعدان زیادی در مسیر اهل بیت و در مجلس شام و کوفه و منازل بین راه به حقانیت اسلام و تشیع پی بردند و به راه حق هدایت شدند. در اینجا به جریان بعضی از این افراد، اشاره ای می کنیم:

یا حسین عاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگانیا رحمة الله الواسعة علی خلقه
:gol::gol:عاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگان
عاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگانعاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگانعاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگانعاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگانیا حسینعاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگانوعاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگانوعاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگانعاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگانعاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگانعاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگانعاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگانعاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگان:gol::gol:
http://www.ghadeer.org/Book/1662/260202


عاقبت به خیرشدگان وعاقیت به شر شدگان
اللهم صل علی محمد وآ ل محمد وعجل فرجهم والعن من عاداهم
اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلها وبنیها والسر المستودع فیها ان تصلی علی محمد وآل محمد
قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم :عنوان صحیفة المؤمن حب علی بن ابی طالب علیه السلام
یا مرتضی علی مددی" وهوالعلی العظیم "1001 ,اللهم عجل لولیک الفرج
سیمور ایرانی...
ما را در سایت سیمور ایرانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد وحدت simor بازدید : 1095 تاريخ : پنجشنبه 30 فروردين 1397 ساعت: 23:43