بیلی میلیگان؛ مردی با 24 شخصیت!

ساخت وبلاگ

مجله همشهری سرنخ - ندا بهجتیان: او اولین انسان با اختلال چند شخصیتی بود که به خاطر این بیماری از تمام جرایمی که مرتکب شده بود، تبرئه شد. طبق نظر پزشکان، «بیلی میلیگان»، 24 شخصیت مختلف داشت که در هر کدام از آنها می توانست با لهجه های مختلف صحبت کند و کارهای مختلفی انجام دهد.

مردی که 24 اسم داشت

«ویلیام استنلی میلیگن» که به «بیلی میلیگان» مشهور است، یک مرد آمریکایی بود که به خاطر ارتکاب جرایم بسیار زیاد و مختلف، دستگیر و زندانی شد. جلسات محاکمه این مرد که در سال های دهه 1970 برگزار می شد، از جنجال برانگیزترین جلسات محاکمه در آمریکا بود که بیشتر مردم آن را دنبال می کردند. این مرد تبهکار به دلیل ارتکاب جرایم مختلف مجرم شناخته شده بود که مهم ترین آنها سرقت مسلحانه و آدم ربایی بود.


بیلی میلیگان؛ مردی با 24 شخصیت!

حضور مردم در جلسات محاکمه این مرد آنقدر زیاد بود که این جلسات در فضای باز دانشگاه اوهایو برگزار می شد اما نکته ای که این متهم را به یک فرد بسیار مشهور تبدیل کرد، چند شخصیتی بودن او بود.

او اولین فرد با بیماری روانی «چند شخصیتی» بود و وکلایش با استناد به این بیماری، خواستار تبرئه او شدند چون آنها معتقد بودند که ارتکاب این جرایم به خاطر بیماری روانی او بوده و یک بیمار روانی نباید به زندان فرستاده شود. وکلای بیلی توانستند با ادعای این که دو شخصیت منفی دیگر او بدون اطلاع بیلی مرتکب چنین جنایتی شده اند، برایش حکم برائت بگیرند. بیلی اولین نفری بود که با وجود جرائم متعددی که انجام داده بود در نهایت توانست تبرئه بگیرد و به جای زندان، به اقامت 10 ساله در یک مرکز روانی محکوم شود.

کودکی بیلی

بیلی در سال 1955 در میامی به دنیا آمد. وقتی سه ساله بود پدرش به خاطر اعتیاد به الکل و افسردگی حاد، اقدام به خودکشی کرد که البته ناموفق بود. پدر مدت ها در بیمارستان روانی بستری بود. چند ماه بعد که همه گمان می کردند او بهبود یافته است، از بیمارستان مرخص شد اما یک روز بعد ازغ ترخیص شدن، بار دیگر با گاز مونواکسید کربن خودکشی کرد و این بار قبل از این که کسی متوجه شود، جان باخت.

پس از این حادثه، مادر بیلی به همراه سه فرزند خود به زادگاهش اوهایو بازگشت و در آنجا با مردی به نام چالمر ازدواج کرد. اولین نشانه های چند شخصیتی بودن زمانی در بیلی ظاهر شد که او فقط پنج سال داشت، در آن زمان او گاهی «کریستین» و گاهی «شاون» بود و آنقدر در شخصیت های خود فرو می رفت که بیلی بودن خود را فراموش می کرد اما در آن سن و سال همه فکر می کردند که این بازی های بیلی است و آن را جدی نمی گرفتند.

بیلی مجرم می شود

در سال 1975 بیلی به جرم آزار و اذیت و همچنین سرقت مسلحانه به زندان افتاد اما دو سال بعد با عفو مشروط آزاد شد. بعد از آزادی مدت زیادی طول نکشید که دوباره به جرم آزار و اذیت سه زن بار دیگر به زندان افتاد.

ماموران هنگامی که به محل اقامت بیلی رفتند، در آنجا اسلحه ای را پیدا کردند و مشخص شد که او چند مورد آدم ربایی هم داشته است. او به زندان فرستاده شد اما قبل از برگزاری جلسه محاکمه، روانپزشکی به نام <ویلیس دریسکول» او را ملاقات کرد و توانست تشخیص دهد که بیلی به شیزوفرنی حاد مبتلاست.


بیلی میلیگان؛ مردی با 24 شخصیت!

پس از آن، 10 روانپزشک دیگر از مرکز پزشکی اوهایو او را ملاقات کردند و در این آزمایش ها مشخص دکه بیلی از بیماری روانی چند شخصیتی هم رنج می برد. دو وکیل به نام های «گری شویسکارت» و «جودی استیونسون» وکالت پرونده بیلی را بر عهده گرفتند تا با توجه به بیماری روانی او، بیگناهی اش را ثابت کنند.

یکی از زنانی که توسط بیلی ربوده شده بود، در دادگاه گفت: «بیلی با لهجه آلمانی صحبت می کرد.» در حالی که بیلی اهل فلوریدا بود. دیگری می گفت: «او آنقدر مهربان بود که اصلا نمی توانستم باور کنم یک آدم ربا باشد.»

اولین جرم بیلی که به آن رسیدگی شد، ربودن مسلحانه یک کودک از مسیر مدرسه و اخاذی از پدر او بود. او سه بار دیگ رهم با ربودن سه کودک از پدران آنها اخاذی کرد.

وکلای بیلی سرانجام توانستند او را از رفتن به زندان برهانند اما در عوض او به یک بیمارستان روانی به نام «آتن» فرستاده شد و در آنجا بود که 10 شخصیت مختلف بیلی تشخیص داده شد.

پس از آن به بیمارستان دیگری فرستاده شد که در آن بیمارستان هم پزشکان توانستند چهار شخصیت دیگر را که در وجود او پنهان شده بودند پیدا کنند. دیوید کول روانپزشکی بود که 14 شخصیتی بودن او را کشف کرد و خودش نیز معالجه او را بر عهده گرفت اما اینها تمام شخصیت های پنهان بیلی نبودند.

بیلی فیلمساز می شود

بیلی پس از گذراندن 10 سال در بیمارستان روانی در سال 1988 بالاخره آزاد شد. در سال 1996 او موفق به ساخت فیلمی کوتاه شد و سرانجام در حالی که پس از آزادی در خانه سالمندان زندگی می کرد، در سنه 59 سالگی در سال 2014 بر اثر بیماری، جان خود را از دست داد.

شخصیت های بیلی

اولین شخصیت او همان «بیلی میلیگان» بود. یک مرد از طبقه متوسط جامعه، دومین شخصیتش مردی انگلیسی و تحصیلکرده به نام «آرتور» بود، یک دانشمند و پزشک در رشته هماتولوژی. این یکی از شخصیت هایی بود که او خود را خیلی خوب نشان می داد و حتی می توانست به راحتی با این شخصیت در جمع متخصصان این رشته ظاهر شود.

«ریگان واداسکووینیچ» یکی از بدترین شخصیت های بیلی به حساب می آمد. او در این نقش، یک کمونیست اهل یوگسلاوی بود. بیلی زمانی که تبدیل به ریگان می شد، به زبان صربستانی و با لهجه اسلاوی صحبت می کرد و حتی می توانست به این زبان بنویسد. بیلی سرقت های مسلحانه خود را در زمانی که در این شخصیت بود انجام می داد.


بیلی میلیگان؛ مردی با 24 شخصیت!

«آلن» یک هنرمند بود که می توانست بنوازد و نقاشی بکشد. او در این شخصیت پرتره های بسیار زیبایی می کشید و این تنها شخصیت او بود که سیگار می کشید.

«تامی» هنرمند دیگری بود که شخصیت او در بیشتر مواقع توسط اطرافیانش و به خصوص پزشکان با آلن اشتباه گرفته می شد. تامی می توانست ساکسیفون بنوازد و همچنین نقاشی بکشد اما در این شخصیت تخصصش کشیدن منظره بود و در نقش تامی اصلا نمی توانست پرتره یک انسان را بکشد.

«دنی» شخصیت بعدی بود که ترس بزرگی از مردم، به خصوص مردان داشت. در این نقش او باز هم نقاشی می کشد اما از زندگی عادم های عادی و نه منظره و پرتره. او در این شخصیت همچنین از ناپدری خود که او را «چالمر» می نامید می ترسید و دائم می گفت که چالمر مرا مجبور کرده تا قبری برای خود بکشم و در آن دراز بکشم.

«دیوید» پسر هشت ساله وجود بیلی بود که بسیار خجالتی و کم حرف بود و کودک زجر کشیده ای به نظر می رسید. البته این شخصیت ها گاهی به یکدیگر کمک هم می کردند، برای مثال شخصیت «کریستین» که در وجود بیلی پنهان بود، دختری با بیماری افسردگی بود و دائم از هم سن و سالان خود فرار می کرد اما این شخصیت توسط آرتور یاد گرفت که چطور بخواند و بنویسد و حتی ریگان او را به باند کمونیستی خود راه داده بود. «کریستوفر» شخصیت دیگری بود که برادر کریستین بود و همیشه سازدهنی می زد.

«آدلانا» زن دیگری در وجود بیلی بود که غذا می پخت، خانه را تمیز و مرتب می کرد و شعر می گفت.

وکیل بیلی در جلسه محاکمه گفت که آدلانا شخصیتی در وجود بیلی بود که دائما از خیانت بیلی و رابطه اش با زنان دیگر در عذاب بود. تقریبا تمامی این شخصیت ها تحت تاثیر ریگان یا آرتور، به شخصیت های مثبت یا منفی تبدیل می شدند.

نکته شگفت انگیز درباره بیلی این بود که تمامی این 10 شخصیت، شخصیت ها و نقش هایی بودند که بیلی در طول روز ممکن بود به هر کدام از آنها تبدیل شود و شناسایی آنها کار زیاد دشواری نبود. 14 شخصیت دیگر او زمانی خود را نشان دادند که او به بیمارستان روانی منتقل شد. «فیل» یک قاتل بود و جرم های کوچک و بزرگ مختلفی مرتکب شده بود، او با لهجه بروکلینی صحبت می کرد.

«کوین» یک تبهکار مخوف بود که طراح نقشه های جنایت بود. او در طراحی دزدی و راه های مختلف قاچاق کمک می کرد. «والتر» مردی بود که با لهجه استرالیایی صحبت می کرد و یک شکارچی حرفه ای بود که البته کارش تنها شکار کلاغ ها بود.


بیلی میلیگان؛ مردی با 24 شخصیت!

«آپریل» تنها یک فکر در سر داشت و آن هم از بین بردن ناپدری بیلی بود. او توانسته بود ریگان را برای به قتل رساندن چالمر متقاعد کند اما خوشبختانه آرتور – شخصیت دیگر وجود بیلی – توانسته بود ریگان را در لحظه های آخر از این تصمیم منصرف کند.

«ساموئل» یکی از شخصیت های بیلی بود که اعتقاد زیادی به خدا داشت. او نیز نقاشی می کرد و نقاشی های خود را به فروش می رساند.

«مارک» آدم زحمتکشی بود و تنها کارهایی را انجام می داد که به او گفته می شد، او در زمان خستگی، به تنهایی در یک گوشه خانه می نشست و به دیوار روبرو خیره می شد. «استیو» یک کمدین و شعبده باز بود. او همیشه می گفت که شرایط سخت خانوادگی باعث شده به این شغل روی بیاورد.

«لی» شخصیت شوخ طبیعی داشت که البته بسیاری از مواقع شوخی های بیش از حد و بی موقع او باعث ناراحتی دیگران می شد. «جیسون» فردی بود که خیلی سختی کشیده بود اما در هر شرایطی فقط به آسایش خانواده اش فکر می کرد.

«بابی» همیشه آرزو داشت در طبیعت ماجراجویی کند و مشکلات زیست محیطی را حل کند. «شاون» کودکی چهارساله و ناشنوا بود، او دائم با دهانش صداهای نامفهوم و شبیه به وزوز در می آورد.

«مارتین» یک آدم پر افاده نیویورکی بود که دوست داشت هر چیزی را که می خواهد با کمترین هزینه در اختیار داشته باشد. «تیموتی» یک گلفروش ساده بود که در دنیای ساده و آرام خود زندگی می کرد. در نهایت بیست و چهارمین شخصیت بیلی یک معلم بود که شخصیتی از مجموع تمام شخصیت های دیگر را با هم داشت و به بقیه آنها هم یاد می داد که چطور زندگی کنند.

زندگینامه بیلی بر پرده سینما

بیلی میلیگان؛ مردی با 24 شخصیت!

داستان زندگی بیلی توسط نویسنده ای به نام «دنیل کیز» نوشته شد که این داستان برنده چندین جایزه معتبر شد و تا سال 1981 به 14 زبان مختلف ترجمه شده بود. در ابتدا قرار بود که فیلم زندگی بیلی، بر اساس داستانی از دنیل کیز، توسط جیمز کامرون ساخته شود اما آنها به توافق نرسیدند و ساخت فیلم متوقف شد. بار دیگر در سال 2014، این فیلم که «اتاق شلوغ» نام دارد، توسط کمپانی برادران وارنر ساخته شد و لئوناردو دی کاپریو در نقش بیلی بازی کرد. «اتاق شلوغ» در فوریه 2015 اکران شد.
سیمور ایرانی...
ما را در سایت سیمور ایرانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد وحدت simor بازدید : 213 تاريخ : پنجشنبه 12 بهمن 1396 ساعت: 20:17