مرگ بر مرگ

ساخت وبلاگ
مرگ بر مرگ

مرگ بر آمریکا، مرگ بر شوروی، مرگ بر انگلیس، مرگ بر منافقین و صدام، مرگ بر اسراییل...

در مراسم صبحگاه مدارس به صفمان می کردند و بعد از خبردار و از جلونظام اجبارأ این جملات را با مشت گره کرده فریاد می زدیم بی که اصلن بدانیم آمریکا و شوروی یعنی چه.

از تمام این نامها فقط "صدام" را می شناختیم آن هم به عنوان کسی که هواپیماهایش علت آژیرقرمزهای دمادم و در میانه ی کلاس دویدنمان به سمت پناهگاههای زیرزمینی بود و او بود که با بمباران خانه ای در خیابان ما که در آن جشن تولد برپا بود باعث شد سه نفر از همکلاسی هامان برای همیشه غایب شوند.

از مخاطبین این "مرگ بر..." ها چیزی نمی دانستیم و طوطیوار تکرارشان می کردیم.
بعد از آن بود که در انتهای دعا از خدا طلب کنیم مرگمان را جلو بیندازد و "از عمرمان بکاهد و بر عمر دیگری بیافزاید"!

این خلاصه ی صبحگاه هر روزی ما یاران دبستانی دهه ی شصت بود.
طراحان این شعارها چه کسانی بودند که می توانستند تا این حد بی اعتنا به احوالات کودکان باشند؟
ناظمی هم داشتیم که با سیمهای تلفن کاردستی جالبی می بافت که به شکل کابلی منعطف درمیامد و با آن ما را کتک می زد.
درسی هم به اسم "آمادگی دفاعی" داشتیم که باز و بسته کردن کلاشینکف را یادمان می داد و در آن نوشته بود گلوله ی انفجاری بعد از برخورد با بدن حفره ای به چه قطر ایجاد می کند.

حالا بیش از سی سال از آن روزها می گذرد و قانون، تنبیه در مدارس را ممنوع اعلام کرده است اما بخشی از آن مرگبرپراکنی ها در تعدادی از مدارس دولتی همچنان ادامه دارد...

متولیان نا آگاه فرهنگی به بهانه ی جنگ و اوضاع کشور کودکی ما را سوزاندند،
آیا حالا زمان آن نرسیده که دریابند کودکی که هر روز چندین "مرگ بر" به این و آن حواله کند کودکی سالمی نخواهد داشت و این ترویج مرگخواهی ممکن است بعدها اسباب هزار بیماری و معضل رفتاری در او بشود؟

به قول ایرج جنتی عطایی گرامی: "زنده باد زندگی، مرگ بر مرگ"
سیمور ایرانی...
ما را در سایت سیمور ایرانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد وحدت simor بازدید : 146 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1396 ساعت: 1:22